معنی نوعی بشقاب
حل جدول
دوری
لغت نامه دهخدا
بشقاب. [ب ُ] (ترکی، اِ) پشقاب. (از غیاث) (آنندراج). ظرف غذاخوری پهن و گرد و کم عمق مانند دوری و رکابی که سکر و سکرچه نیز گویند. (ناظم الاطباء). ظرف پخ که در آن چلو یا پنیر و سبزی و امثال آن گذارند. لب تخت.
تعبیر خواب
تعبیر خواب بشقاب دیدن بشقاب در خواب، نشانه صرفه جویی کردن در زندگی و یافتن همسری شایسته است. اگردر خواب در حال جمع آوری وسایل خودتان (به منظور اسباب کشی یا هر دلیل دیگر) بودید، به احتمال زیاد نگران تغییر و تحولات مهم وبنیادینی هستید که در زندگی روزمرهتان رخمیدهند. در غیر این صورت، ضمیرناخودآگاهتان در حال سازمان دهی و رها کردن«بار و بنه« عاطفی احساسی است. برخی ازمعبران معتقدند که مشاهده این گونه خواب ها، صرفا، به منزله اشارهای از ضمیر ناخودآگاهتان بدین مضمون است، شما درگیر فعالیتهای زیادو متعددی هستید که احتمالا لازم است برخی ازآنها را جمع آوری کرده و رهایشان نمایید. -
فرهنگ معین
(بُ) (اِ.) ظرف غذاخوری معمولاً گرد، کمابیش مسطح و لبه دار یا دارای شیبی اندک به طرف داخل.
بشقاب پرنده
(~. پَ رَ دِ) [تر - فا.] (اِ.) شی ء یا پدیده ای به شکل بشقاب که برخی در کشورهای مختلف مدعی دیدار آن هستند و بیشتر مردم گمان می کنند که از کرات دیگر آمده اند.
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
ظرف چینی، لعابی، یا فلزی پهن و مدور که در آن غذا میخورند، دوری، پیشدستی،
مترادف و متضاد زبان فارسی
ظرف، غذاخوری، دیسکوچک
فارسی به عربی
فارسی به ایتالیایی
piatto
فارسی به آلمانی
Anode (f), Platte (f), Plattieren, Teller (m), Gefäß (n), Gericht (n), Schüssel (f)
معادل ابجد
541